زن و شوهر پیری با هم زندگی می کردند. پیر مرد همیشه از خروپف همسرش شکایت داشت و پیر زن هرگز زیر بار نمی رفت و گله های شوهرش رو به حساب بهانه گیری های او می گذاشت. این بگو مگوها همچنان ادامه داشت. تا اینکه روزی پیر مرد فکری به سرش زد و برای اینکه ثابت کند زنش در خواب خروپف می کند و آسایش او را مختل کرده است ضبط صوتی را آماده می کند و شبی همه سر و صدای خرناس های گوشخراش همسرش را ضبط می کند. پیر مرد صبح از خواب بیدار می شود و شادمان از اینکه سند معتبری برای ثابت کردن خروپف های شبانه او دارد به سراغ همسر پیرش می رود و او را صدا می کند، غافل از اینکه زن بیچاره به خواب ابدی فرو رفته است! از آن شب به بعد خروپف های ضبط شده پیرزن، لالایی آرام بخش شبهای تنهایی او می شود.
..:: قدر هر کسی رو بدونید تا یه روزی پشیمون نشید ::..
سلام
شا که خروپف نمیکنی؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
سلام
نه بابا ! خروپفم کجا بود !
چه غم انگیز...
ممد چرا به علی دروغ میگی؟
10 دفه پیش هم خوابیدیم خروپف کردی.
تازه تو خواب حرف هم میزنی.
غلت هم میخوری.
علی خانم نه ببخشید علی اقا دروغ میگه ،خیلی بد میخوابه
احتمالا در اینده دچار مشکل میشه.
از من گفتن.
ناراحت نشی ممد ،من به عنوان یه دوست مجبورم حقایق رو بگم.
تو چه رویی داری دیگه !






مطمئنی الان جلوی آینه ننشستی ؟ !
من حرف می زنم یا تو که از ترس اینکه لو نری کنار بابات نمی خوابی ؟
اگه من غلت می زنم تو دیگه پرواز میکنی ! یادت رفته ؟ میخوای بیشتر یاد آوری کنم ؟
حقایق و بگو ، اما راستش و بگو که داش علی گل ما هم خیالش راحت باشه
بعدا می بینیم که کی با مشکل مواجه میشه !
بعدا برات دارم
خب از الان بگو این مشکلات رو داری که بعدا مردم غافلگیر نشن.



من شدم هلکپتر پرواز کنم؟
یاد اوری کن ببینم.
یه بار بعد از ظهر خونه ما خواب بودیم که من خواب دیدم تو هم از خواب بیدارم کردی.
نه خوب میخوابی.
علی جان داداش محمد رضا خیلی گله.
بعد از خودم بهترین پسر غرب کشور شناخته شده.
بسته دیگه !
خوشم میاد که آخرش هم خودت اعتراف کردی.
درود بر شما.
چه زیبا و چه غم انگیز ..
پست تار مو هم خیلی خوب بود.
کلا وبلاگ خوبی با مطالب با ارزشی دارید..
پیروز باشید...
تحویلد گرفتم رودار شدی ها.......
سلام اوه اوه این س>ال من چه مساله ساز شدها
سلام عزیزم

همه اش تقصیر این امین دیگه !
akhey che bad